من با دلخوری: چرا اینجوریش کردی؟؟ امانت بود دستت.
تو با خونسردی: به دردم نمیخورد.
_ به دردت نمی خورد باید...(بغض)! _ میدونی چقدر گناه داره؟؟
_ هه چقدر؟؟
_ اندازه کشتن یه آدم.
تو, کلافه: ای بابا... جمع کن این خرده دل رو تا رد شم.
زانو میزنم. شکسته های دلم را برمی دارم و ساکت رفتنت را نگاه میکنم . حیف! من دلکش بالفطره نیستم
نظرات شما عزیزان: